رےرآ 🍃
یــِڪ عدد دیـوانـه مــےنویسـد!^
|
گاهی هم آدم سکوت را ترجیح میدهد، که نه که دیگر کلماتی برای گفتن و نوشتنش را نداشته باشد، تنها اینکه دلش میخواهد که صداهای توی سرش را برای خودش نگه بدارد و بگذارد که آرام در خودش حل بشوند و آرام در خودش حل بشود، معجونی نانوشته و ناخوانده از کلماتی که سکوت در میانشان جاریست و آدمی که در میانهی تمام این سکوت نشسته است و دیگر به کلماتی برای بیان خودش نیازی نداشته باشد، که انگار که دیگر چیزی برای اینکه بخواهد در موردش چیزی بگوید باز هم وجود دارد، اما به طرز مطلوبی دیگر نیازی به گفتنشان وجود ندارد