رےرآ 🍃
 یــِڪ عدد دیـوانـه مــےنویسـد!^

کاش بتونم تایپ کنم حرف بزنم

چشای روحم و میبندم و سعی میکنم یکم بنویسم

پاهام کمرم درد میکنه لرزش دستام بیشتر شده بی حوصله ام بی تابم قلبم از گلوم داره بیرون میزنه

دلم میخواد وقتم و با آدمی که دوست دارم بگذرونم و همه آدم های بیخود زندگیم و ترک کنم

آدمی که دوست دارم ؟ نمیدونم

هیچی نمیدونم.همه چیزم بهم ریخته حالم از کنکور بهم میخوره دلم میخواد نخونم ولی مجبورم بخونم دو قطبی شدم اگه نخونم هرگز حالم خوب نمیشه همه پس اندازم و دادم ب آزمون و مشاور که اصلا نمیدونم کار درستی کردم یا نه نیاز دارم برم مشاوره ، مشاوره از نفس کشیدن برام

پول مشاور ه ندارم دلم میخواد گریه کنم ولی نمیتونم

هر جا هستم حالم خوب نیست الان خونه خواهرمم دلم میخواد برم فقط خوابگاه

اونجا برم حس غریبی میکنم خونه ام حالم بده تحت هر شرایطی من حالم بده و این اصلا طبیعی نیست

درس های کنکورم مونده جس میکنم مغزم نمیتونه یادگیری داشته باشه حس میکنم دارم چاق میشم نمیدونم نمیدونم فقط میدونم خوب نیستم نه روحی نه جسمی هیچی.

~ 12:25 ~ رےرآ 🍃 ~