یه جا نوشته بودم دلم نمیخواد اینجا رو هم از دست بدم برای حرف زدن ... گاهی از خودم میترسم ... رابطه من با خودم خیلی عجیبه و این چند روزه بهم خورده ...

صبح ها برای دانشگاه میخونم و عصر ها حد اقل 7 ساعت برای کنکور میذارم ولی هیچ وقت نمیرسم. .. از برنامم عقبم... ولی نمیخوام زمین بخورم ...نمیخوام اینبار قربانی باشم

برام جالبه اطرافیانم ، دوستانم شرایط یکی رو بدونن و اینقدر ساده و بی تفاوت از کنارش رد میشن... همش از خود خواهی ادم ِِ که فقط خودشو میبینه ... یک درصد احتمال نمیده اگه یکی یه روز ازش کمک خواسته حتما نیاز داشته و تا رحم نکنی خدا بهت رحم نمی کنه!

دارم سعی میکنم هی به خودم بگم از هیج کسی توقع نداشته باشم ...

اما این روزامم یادم نمیره.

من فقط خودمو دارم من فقط خدا رو دارم ...خدایا کمکم کن انچنان دردی که لازمه رو بکشم تا به هدفم برسم

خدایا راه منو به هیشکی جز خودت ننداز....

بنده هات نامهربونن ....

الهی و ربی من لی غیرک ؟