رےرآ 🍃
یــِڪ عدد دیـوانـه مــےنویسـد!^
|
تو در کرانهی عالم
درون خویش به یغما فتادهای
کزین هزار هزاران
یکی نگفت که بر شانهات چه میگذرد ...
#محمد_مختاری
به ازای زمانی که برای خودت صرف میکنی حالت خوبه
نماز اول وقت به زمانت برکت میده
وقتی راه درست و تشخص دادی ، به سمتش حرکت کن ...
بعد تشخصیت صدا هایی میشنویی که تا استخونت رو میسوزونه و دلیلش اینه که اونا با همه قدرتشون جلو میان تا تو رو حتی شده برای 5 دقیقه روتو برگردونن ، اما تو نزار ...
فقط 1 ماه و نیم دیگه با همه وجودت برای خودت بجنگ من جانم ، فقط یک ماه و نیم دیگه
و من ، و شاید فقط من بدونم که چه رنجی رو داری تحمل میکنی و به دوش میکشی [ البته که خدا به همه چیز اگاهه ]
اما بخاطر خودت و مادرت ، در قلبت رو گل بگیر و گوشاتو کر کن.. فقط 1 ماه و نیم!
همین
انقدر نگرد دنبال اونی که از قصد گمت کرده
انقدر نگرد دنبال اونی که از قصد گمت کرده
آدمی که خندش نمیاد و به زور نمیتونی بخندونی
از خودم بخاطر اتفاقات دو روز گذشته معذرت میخوام ...
جبران میکنم من جانـم ❤
رنج امتداد ندارد ، تنها نوع ان تغییر شکل میبابد ..
نرگس جان اگه هستی و وبلاگ منو میخونی لطفا بهم پیام بده کار مهمی باهات دارم
عیدمـونـ مبارك و سرشار از حس و حال خوبـ *
خیلی سخته مجبور باشی کاری رو انجام بدی که با همه وجودت با تک تک سلول هات ازش متنفری
و من الان این حس و به دیدن فیلم های زیست 12 دارم چون از ژنتیک متنفرم . تازه دارم میخونم! فیلم میبینم وکه انگار این فیلم ها تا استخونم و میسوزنن چون بازم استرس دارم بازم میترسم اگه این بارم نشه چی اگه وقت نشه تستشو بزنم چی سر جلسه کنکور ممکنه اینا که نمیفهمم رو غلط بزنم و درستا مو پاک کنه و هزار تا از این افکار مزخرف که تا خرخره داره خفم میکنه.
میدونی رفیق . هنر اینه خودت بتونی خودتو از این لجن بکشی بیرون.
راه دومی وجود نداره . یا خودتو از زیر لجن بکش بیرون ، یا تا ابد زیر لجن بمون . اگه موندی حق اعتراض نداری باید اون زیر خفه شی و با حالت خفگی زندگی کنی و ادامه بدی و دم نزنی
با چشم های پره حسرت
با نگاه های پره تحقیر
با استخون های درد الود
با چشای پر اشک
با گلو پره بغض
با تحمل بار سنگین تحقیر
اره . همینه . راه دیگه ای نداری.
خودتی و خودت . انتخاب کن و مسولیتش و بپذیز و دم نزن .
وقتی دارم راجب یه اوقده ای بودن بعضی دانشجویان دختر هنگام جزوه دادن به هم جنسشون صحبت میکنم دقیقا منظورم چیه :/
در حال حاظر همه این شکلک ها بیان حال روحی منه :دی
😐😂😟😵😂
-اهمیت دادن به خودتون رو از کسی طلب نکنید.
وقتی یه پست با انرژی منفی میذارم ، خودم تا سااعت ها و مدت ها دلم نمیخواد بیام این طرفا!
انگار حجم حس بدش اونقدر زیاده که میترسم تا صفحه بلاگفا رو باز کنم سیاهی بپاشه تو سر و صورتم!
مث همین پست قبلی این که خیلییییی تیره بود و حس کردم کلی انرژیش مونده و لابد میپرسین چرا میذارم ، من همونم که همیشه نمیذاشتم !
و الان که خودم قانع شده بذاره دلم نمیخواد جلوشو بگیرم تا دوباره غرق خودش بشه مینویسمش شاید برای یک لحظه اروم بگیره از تخلیش و این حق منه که حرف بزنم!
بگذریم...
حس خوب الانم متعلق میگیره به اعضای کانالم که 6 ماه کنارشون نیستم و اتفاقی بات ناشناس چنلم و باز کردم و کلییییی پیام داشتم ازشون که هی گفته بودن ری رامون کی برمیگردی :'))-
ایا برای این لحظه نباید مرد؟ :')
کلمات منفی بکار نبرریم بگیم ایا در این لحظه از ذوق نباید بند بند وجودت از هم بگستلند ؟!😅
دیگه اینکه امروز باااید درس بخونم!!
همینا فعلا
تردید ، هراس ، غم ، ترس ، تنهایی ، ترس ، ترس!
نذار غصه ها تو رو ببلعن!
نذار تاریکی احاطت بکنه!
حرکت کن راه برو چشماتو ببند و بدو و بدو و بدو!
بدو بدو ، خسته شدی ، بیشتر بدو!
-میپرسد روح کجاست؟!
میگویم،هر موقع روح شما دردش بگیرد خواهید دانست که کجاست!
آدما هر وقت حس خستگی میکنن ،
از خودشون خسته میشن ، نه از بقیه .
من واقعا نمیفهمم آدما کی قراره یاد بگیرن به حریم هم احترام بذارن!
خب من اگه به تو اعتماد نداشتم از اول برات عکس خودمو نمیفرستادم!
من دوست ندارم عکس شخصیم توی صفحه چت هیچ احدی باشه و بعدش پاک میکنم!
پاک کردن همانا و قیافه گرفتن همانا!
واقعا برام مهم نیست دیگه و نمیتونم به تک تک ادما همچنین چیز واضحی رو توضیح بدم .
ب ج ه ن د م .
درس نخوندن اولش سخته!
بعدش کم کم عادت میکنی...
بیا بشین جلوم ، دستاتو بده تو دستم زل بزن به صورتم می خوام باهات حرف بزن
میدونم هفته خیلی وحشتناکی رو پشت سر گذاشتی میدونم انقدر سخت بود که هم میترسی لهش فکر کنی و هم از شنبه یعنی فردا هراس داری که نکنه دوباره تکرار بشه!
اما نترس!
_یادم میاد بهم گفت که این اخرین فرصت برای جهش کردنه ، برای پریدنه...گفت 3 هفته وقت داری و این هفته ، یعنی اولین هفته آخرین فرصت 3 هفته ایم ، کلامی درس نخوندم!
نه از روی عشق و حال و این حرفا نه! ... یه هو طوفان هوار شد سرم .. یه ویرانی مثل زلزله بم ...
ولش کن بگذریم ازش دلم نمیخواد بهش فکر کنم
خب داشتم میگفتم!
بپذیر که گند زندی!به هر دلیلی!
هر چند دلیلت برای من کاملا موجه ِ ، و میدونم که نمیتونی بگی هیج کدوم از برنامه ریزی 12 ساعتت عمل نکردی چون مثل خراب کردن یه پل و شایدم قطع امید کردن...
اما برنامه فردا رو مو به مو انجام بده ...
این همه راه نیومدی که رها کنی... این همه درد نکشیدی که رها کنی... اون همه رنج توی جوانی تحمل نکردی که رها کنی!
دقیق نمیدونم اما فکر میکنم کار درست همینه که برنامه جدید ئ انجام بدی و یه نگاهی به عقب افتادگیات داشته باشی
_بعدم ، خودمو بغل میکنم ...سعی میکنم اونقدر تو بغل خودم بمونم که ضربان قلبم اروم تر بشه _ که ته نشین بشه اون شربت خاکشیر معروف :]
دوباره بعدم ، خودمو نوازش میکنم!_میدونم که درد داری ... میدونم قربونت بشم ...
میدونم مهربونم میدونم امیدم!
ولی چشم امید همه من و همه ادم های که دوستشون داری به طوه!(:
فردا بازم بلند شو
با قد خمیده و خون ریزی روحی بلند شو و یقین داشته باش خدای بزرگ ، خداوند بینا ... تو رو نگاه میکنه و مراقبته و دوستت داره
خداوند همه امید و دل گرمی من و طوه و بقول حسنا اون به دست و پا زندنت نمره میده!(:
پس ادامه بده و از نفس نیفت مهربان ترین بانوی این دیار
+خودم دوسـتت دارم ❤
پـےنوشـتـ ؛
یه آیه از قران بود که انگار همه روحمو فرا گرفته ... اولش این جا نوشتم و بعدش پاکش کردم!
انگار حس کردم اون فقط باید توی قلب و سینه خودم باشه!
آخدآ جآن ؟
همه زندگی منی!
کنارم باش و دستامو رها کن❤
دوستت دارم
حقیقیت اینه که آدم ها فارغ از هر نسبتی که با تو دارن ، نباید متوجه بشن و بفهمن که به بودنشون نیاز دارے
این نیاز میتونه نیاز عاطفی باشه یا فیزیکی یا هر چیز دیگه!
اگر بو ببرن که محتاج هستی ، خودشونو ازت دریغ میکنن
پس! قدرتمند باش ...
فکر کن توی سیاره ای زندگی میکنی که هیچ کسی بجز خودت توی اون وجود نداره و اگر کسی هم هست هم زبون تو نیست از جنس تو نیست و تو نباید تحت هیچ شرایطی به سمتش بری ، به سمتشون بری!
اینطوری قدرتمند میشی.
پـےنوشـتـ
_{نترس}
فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا
ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ بغض...
ذاریات | ۲
|إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ
|باورم نمیشه
|منو آرزو به دل بذاری...
|اللَّهُمَّ أَنْتَ عُدَّتِی إِنْ حَزِنْتُ
| میسپارم به خودت...
|ای کاش دلِ خستهِ من فرشِ حرم بود...💛
#یارئوف
﹝ #قرآن_گرافی ❁ 〕
پـےنوشـتـ ؛
گویند { عـلـے } مـےزدھ صـَد وصلـھ بـھ کفشش!
اےکـاش دلِ خسـتـھ من ، کفش { علـے } بود ...
بیا تو بغلم دخترک معصومم!
همین یه فیلم فقط! بخاطر خودت!
بعدش بخواب... بخواب و به نامهربونی های هیشکی فکر نکن جان و دلم ... خب؟
خودم دوستت دارم ❤
ما را اندوهی کشت که با هیچ کس نگفتیم .
درونم شبیه شربت خاکشیر هم زده شده... باید ته نشین بشه این آشوب ... شاید برم پیاده روی
هر وقت نا امید شدے ، به این فکر کن که از اولش چرا شروع کردے .
همین!
خدایا
من رو ببخش که پیش همه گردن کج کردم
الا طُ .
منو ببخش که در خونه همه رفتم
الا طُ .
من رو ببخش که انقدر بنده بدی بودم برات
که همه رو دیدم ، رو زدم الا به طُ ...
پےنوشت:
یا لطیـف ؟
إرحـم عبـدڪ الضعــیف ...
*
یا رفیق من لا رفیق له (:
تقریبا میشه گفت هر بار ما قورمه سبزی داریم تمامی مرز های رژیم من در هم شکسته میشه و خودمو باهاش خفه میکنم |:
منی که در حالت عادی شام برنج نمیخورم و حد اکثر اگه بخورم در حد چند قاشق ِ ، امشب در فاصله سحر تا افطار 4 کفگیر برنج خوردم و کلی قورمه سبزی، بماند که الان در حال انفجارم!
ولی درد تحمل عذاب وجدان این همه کالری اضافه از همه بیشتر ^^
کاش بدن انسان ، درک داشت بعد این شعر سنایی غزنوی رو بعد از هر بار مصرف قورمه سبزی بهش میگفتی و اونم می پذیرفت و ازمون میگذشت!
به حرص ار شربتی خوردم
مگیر از من که بد کردم!
بیابان بودوتابستان وآب سرد و استسقا...
پ.ن:
دگ خودتون با قورمه سبزی تطبیقش بدین :')